در سال 1961، چاس و لری، دو خدمتکار سرگرم کننده ارتش که به اندازه کافی از خدمات بودند، پاناما را به عنوان هواپیماهای بدون سرنشین در یک هواپیمای محموله نظامی برای ایالات متحده ترک کردند. لرووی با جبران روزهای ارتش خود راضی نیست، بنابراین او با یک جعبه لوازم نظامی که قصد فروش آن را در ایالات متحده دارد، با او قاچاق می کند. او یک دوربین نظامی بر پایه پایگاه نظامی قرار می دهد که پرواز می کنند و عکس ها را دور می کنند. در ایالات متحده، یک پاک کننده ارتش عکس ها را در داخل هواپیما پیدا می کند و سران آن را هشدار می دهد. آنها فکر می کنند که هواپیماهای بدون سرنشین، جاسوس های کمونیستی هستند و پایه جستجوی یک کوره در می آید.