ویتاکر، مدیر عالیرتبه شرکت بزرگ ADM براثر فشارهای همسرش نزد پلیس میرود و به کلاهبرداری و زدوبندهای مسئولان شرکت با موسسات رقیب برای بالابردن قیمتها اعتراف میکند؛ اعترافی که تنها آغاز ماجراست و پلیس از او میخواهد تا اسنادی برای اثبات ماجرا فراهم کند. به این ترتیب ویتاکر شروع به ضبط صدا و تصویر به صورت مخفیانه میکند و رسما خبرچین پلیس میشود. این در حالی است که کمی بعد ویتاکر با خبری که همه را شگفتزده کرد، خبرساز میشود: ویتاکر از مدیران ADM در حالی که مشغول همکاری با پلیس درباره پرونده زدوبند شرکت متبوعش بود، 9میلیون دلار کلاهبرداری کرد. با دستگیری ویتاکر مشخص میشود که او یک بیمار روانی است و از دو ویژگی متناقض و متضاد در رنج است. در واقع ویتاکر 2روی سکه دارد؛ یک رو مردی پرنشاط، امیدوار به زندگی و گرم و برونگراست و روی دیگر، به شدت افسرده، منزوی، ناامید، سرد و ناتوان از برقراری ارتباط است و پس از همکاری با پلیس افسردگی او شدت میگیرد...