رحان و شینا به تازگی ازدواج کرده اند زیرا رحان پیشنهاد شغلی را به عنوان یک سرمایه گذار سرمایه گذاری برای شرکت مالی اروپای شرقی که در رومانیا فروخته است، پیشنهاد می دهد. شینا اصرار دارد که ریحان کار خود را آغاز کند، در حالی که ران تمایلی به پنهان کردن او ندارد در شهر رومانی، شینا به زودی فعالیت های غیرعادی را تجربه می کند، اما ران در حالی که در یک سفر تجاری از وی خواسته است اعتقاد نداشته باشد، ران درخواست خویشاوندی شینا را از درخواستش برای دریافت کمک دریافت می کند؛ زیرا او در غرفه تلفن در یک منطقه روستایی که او برای کمک به فعالیت های غیرمعمول اتفاق افتاده است، در اطراف او. شینا و رحان از کمک یک کشیش محلی استفاده می کنند، اما او نمیتواند به آنها کمک کند. Aditya Shrivastava عاشق سابق شینا می آید تا او را از روح شریر نجات دهد.