يوسي يک فرمانده در ناحيه اسرائيل در نزديکي لبنان است. با این وجود، او در رابطه با عشق و علاقه خود به راز و حسادت با دومین فرمانده خود (به نام جگر) نامزد شده است. این دو اغلب از پیشگاه خاموش می شوند تا زمان را با هم صرف کنند. یک کمین خراب در طی یک ماه کامل، جگر را به شدت مجروح می کند و یوسي را مجبور می کند تا در نهایت عشق خود را بیان کند.