مایک لامبرت، مهندس استخراجی بیکار، هنگامی که ترمزها بر روی کامیون رانندگی می کند، وارد یک شهر کوچک می شوند. پس از ملاقات پائولا با جادوگر در کافه لا پالوما، او خود را در معرض قانون قرار می دهد. پائولا بر اساس چند چشم انداز سوختن، پول خود را می پردازد و او را یک اتاق می یابد، اما انگیزه هایش همان چیزی نیست که به نظر می رسد. مایک به جف کانینگهام مهاجر کار می کند، اما در برابر اراده وی به طرح های پائولا عمیق تر شده است.