سامان و سحر یک زن و شوهر مستند هستند که در تهران صلح دارند. اما در فیلمی که سامان برای تلویزیون ساخته است، صحنه نابود شده است و سامان خیلی مشغول است؛ او سهر را بخواهد تا صحنه را دوباره باز کند. سحر و دستیار او دختر را پیدا می کنند که بعد از جستجوی طولانی صحنه را بازی می کنند، اما با نزدیک شدن به دختر، آنها از یک مشکل بزرگ در زندگی او آگاه هستند.