مرد و زنی شیفتهی هم میشوند. زن بدنام است و هنوز مورد توجه یک باجگیر. مرد از زن مورد علاقهاش برابر باجگیر حمایت میکند. پس از ماجراهایی باجگیر در نزاعی مرد و زن را مجروح میکند، اما خودش نیز در حوض آبی که بدن مجروح زن و مرد_ بر روی داربستی روی آن قرار دارد، خفه میشود.