چهار هواپیماربا، سه مرد و یک زن، روز پنجم ژوئن، یک هواپیمای ایرانی را می ربایند. فرمانده ی آن ها شخصی است به نام فریبرز اتابکی که در میانه ی ماجرا وارد معرکه می شود. دو تن از مسافران، که بعداً معلوم می شود یکی از آن ها افسر است، هواپیمارباها را خلع سلاح می کنند و در برابر حیرت مسافران هواپیما را به همان مقصدی که هواپیماربایان می بردند هدایت می کنند. طراحان اولیه ی ربودن هواپیما، در مقصد، با برگزاری مصاحبه ای مطبوعاتی وانمود می کنند که همه ی مسافران قصد پناهندگی دارند و از افسر می خواهند که نظراتش را در اختیار خبرنگاران بگذارد. اما او اعلام می کند که هواپیما را با این هدف به آن جا آورده است تا معلوم شود مسافران علاقه ای به پناهندگی سیاسی و اجتماعی ندارند. در نتیجه ی اقدام افسر مزبور، پس از بازگشت به ایران، یکی از هواپیماربایان خود را تسلیم می کند و اطلاعاتش را در اختیار پلیس می گذارد. یک افسر پلیس برای به دست آوردن اطلاعات بیش تر با فریبرز اتابکی، فرمانده ی ربایندگان هواپیما، تماس می گیرد. اما هر دو به دست طراحان اصلی توطئه کشته می شوند.