نسرین معلم نقاشی یک آموزشگاه آزاد است که به بهانهی دیدوبازدید به خانهی خواهر ناتنیاش میآید. اما آنجا برای چند روزی ماندگار میشود. او که در انتظار دیدن شوهر خواهرش است با مردی روبرو میشود که از پیش میدانسته، املاکی از طریق همسرش به او ارث خواهد رسید و حالا که بیکار او و به شدت گرفتار است، روی این ماترک حساب کرده و با ورود نسرین به باز پس گرفتن ارث برمیخیزد. در یکی از شبها دوست امیربا نسرین آشنا میشود. نسرین رابطهی عاشقانهای با دوست امیر برقرار میکند و داوود (دوست امیر) دلباختهی او میشود. در این اثنا امیر که نسبت به رفتار خواهرزنش مشکوک شده در مورد او تحقیق کرده و پی به حقایق میبرد. او متوجه میشود که او زنی غیراخلاقی است و به دلیل عامل خودکشی بودن جوانی در آموزشگاه نقاشی، متواری شده است.