مه 1940 - آلمان به اروپا حمله می کند، مردم وحشت زده و سعی می کنند با هر وسیله ای که ممکن است فرار کنند. در فرانسه، جولین، یک تعمیرکار رادیویی، قطار را با همسر و فرزندش اداره می کند. همانطور که مردان در ماشین های گاو قرار می گیرند و فقط زنان و افراد سالخورده در اتومبیل های مسافری مجاز می شوند، حوادث شروع به چرخش سرنوشت خود می کنند، زیرا تعمیرکار ناچیزی برخورد می کند که فراری جذاب و عشق آغاز می شود - عشق محکوم.