مادر برای خرید از خانه خارج شده و دو فرزند خردسالش را تنها میگذارد. امیر محمد پسر بزرگتر که چهار سال دارد، برای نگهداری برادرش که کمتر از یک سال دارد، دچار مشکل میشود. از سوی دیگر غذا در دیگ زودپز روی اجاق در حال سوختن است. بوی سوختگی و صدای گریه بچه کوچکتر، زن همسایه را به آپارتمان میکشاند اما مادر در آپارتمان را قفل کرده است و زن همسایه موفق به پیدا کردن مادر بچهها در مغازههای اطراف نمیشود و در بازگشت همراه با مادربزرگ بچهها سعی میکنند از پشت در آپارتمان امیرمحمد را برای یافتن کلید یدکی راهنمایی کنند تا از خطر انفجار دیگ زودپز در امان بماند و سرانجام موفق میشوند.