به پدری خبر میدهند که پسرش در کردستان اسیر عوامل ضد انقلاب است و برای آزادی فرزندش باید مبلغ کلانی بپردازد. پدر به کمک اعضای خانواده با تلاش فراوان موفق میشود پول درخواستی را تهیه کرده و عازم منطقه شود. پس از طی مشکلات فراوان سرانجام پول را به دست عوامل ضدانقلاب میرساند. اما در مقابل، به جای فرزندش، اسیری همنام او را تحویل میدهند. پدر شکر خدا را به جا میآورد و باز میگردد. وقتی به خانه میرسد با صحنهای باورنکردنی روبرو میشود...