با آرزوی داشتن مخترع، لوئیس اپورتونیستی و غیر عادی Bernard D. Elf در عین حال احساس گرسنگی می کند، زمانی که نوآوری های نوآورانه خود را برای بازگرداندن خاطرات کریسمس کریسمس مردم به زندگی، به طرز ناخوشایند ناکام ماند. با این حال او سپس با فرصتی عالی برای اثبات ارزشش، زمانی که سانتا توسط بد نویو بددینگتون و مادرش خواستار مادر ورا می شود، قلب خود را برای کشف راز بزرگ سانتا ربوده است: چگونه او ارائه می دهد در سراسر جهان فقط یک شب. با این حال، برنارد می داند که چگونه این کار را می کند، با استفاده از وسیله ای که در حال حرکت است، اطمینان حاصل کنید که تمام کودکان در صبح روز کریسمس بیدار می شوند و هدایای آنها زیر درخت است. عالم تصمیم به استفاده از این به نفع خود، به عنوان او در قبال رفتن در زمان و جلوگیری از ربودن از همیشه اتفاق می افتد، و صرفه جویی Santa - و کریسمس - برای تمام جهان است.