محسن کریمی مردی مذهبی است که با دو پسرش زندگی میکند، سعید پسر بزرگتر با دختری آشنا میشود که وضع خانوادگی و اخلاقی مناسبی ندارد و میخواهد از او سوء استفاده کند. آقای کریمی در تلاش برای نجات فرزندش از مهلکه، ماجراهای زیادی را طی میکند و در پایان سعید متوجه اشتباه خود شده و به آغوش خانواده باز میگردد.