"عیسی" داستان عاشقانه عیسی 'Asi Kozcuoglu و Demir Dogan را می گوید، که پس از سال ها غیبت بازگشت به Antakya شهر خود را. برای سه نسل خانواده Kozcuoglu صاحب یک گیاه برجسته در آنجا وجود دارد. نگه داشتن این مزرعه زنده، هدف اصلی آنهاست. صاحب ایسنا کوزکووگولو و دخترش آسی کار می کنند و برای سرزمین خود زندگی می کنند. سالها عمه عمر Demir، Sühelya و مادرش کارگران مزرعه Kozcuoglu تا زمانی که مادر خود را در نزدیکی رودخانه Asi غرق شد. دمیر به زادگاهش به عنوان یک تاجر ثروتمند بازگشته است. هنوز در مورد شرایطی است که مادرش را به مرگ او تحمیل کرد، او با Asi آشنا می شود و بلافاصله به او می شود. با این حال، زندگی خانواده Kozcuoglu و خانواده Demir، ارتباطات بیشتری از گذشته دارند که به طور مداوم به نظر می رسد در میان هستند. این اسرار به تدریج شروع به شکستن زمانی که سیههلا نیز به انطاکیه باز می گردد.