در کوران انقلاب یک گروه مبارز مسلمان میکوشد انبار اسلحه خود را در شمال کشور تخلیه کند و به دست مردم برساند. زنی جزو اعضای گروه است که شوهرش در زندان به سر میبرد و محل انبار اسلحه را به گروه اطلاع می دهد. برادرزن از زندان می گریزد و به جمع آنها ملحق میشود. مأموران امنیتی که با خبر شدهاند، دو مأمور را - به عنوان زندانی سیاسی فراری، که دستبند به دست دارند- وارد گروه میکنند تا با زیر نظر داشتن افراد گروه ضربهای مهلک بر آنها وارد آورند. مأموران موفق میشوند پس از تعقیب و گریز، همه اعضای گروه، به جز برادر زن، را به هلاکت برسانند.