این عنوان به موجودات اشاره می کند که یک خانم قدیمی (خانم ادیات ایوانز)، خانم بسیار معتدل، تصور می کند در تصورات پارانوئیدی او. آنها پشت هر قطره قطره، قطره، شیر یک مخلوط نشتی پشت سر می گذارند. آنها همه رادیوهای خاموش را می شنوند. بانوی پیر به تمام ترفندهای خود می پردازد، و او به طور مرتب به آنها می گوید. او به طور منظم به پلیس گزارش می دهد که پشت او پشت سرش را تکان می دهد. اما whisperers تنها بخشی از زندگی فانتزی او است. او همچنین تصور می کند که او یک دختر اشراف است، یک وارث در انتظار پول خود را برای رسیدن به طوری که او می تواند نجیب زاده خوبی در هیات رفاه بازپرداخت. روال او با بازگشت فرزند دزد و شوهرش، فریب خورده با پول دزدیده شده، به طرز ناخوشایندی در زلزله جایی که ضایعات ضعیف فقیر است، به طور غیرقابل برگشتی خراب می شود.