«مهری» و «نوری» که از یکدیگر طلاق گرفتهاند، صاحب یک کارخانهی تولیدی بسیار بزرگ هستند. «میرزایی» حسابدار کارخانه دسیسهای میچیند تا کارخانه ورشکسته تلقی شود. «نوری» و «مهری» برای نجات کارخانه تصمیم میگیرند مجدداً با هم ازدواج کنند. آنها در شروع زندگی مشترک خود با دسایس جدید «میرزایی» و «مینا» همسرش مواجه میشوند. با ورود «حیدر»، نگهبان کارخانه، به این ماجرا حوادث جدیدی اتفاق میافتد که...