پدری برای سامان دادن به زندگی گذشتهی خود به دیدار تنها فرزندش به آلمان میرود. پسر که مردی شده است، به استقبال او میآید. شب دو کارگر نژادپرست به پدر حمله میکنند و کار او به بیمارستان کشیده شده و تمام مدارک و پولهای پدر به سرقت برده میشود. پدر حاضر نیست آنچه را که از دست داده، فراموش کند پس با تلاشی بسیار، سارق را یافته و در نزاعی سخت، مدارک و پولها را پس میگیرد...