در لندن، معلم ایتالیایی یوگسلاوی انریکو هنری روسنی با دانشجوی هجده ساله اش، الیزابت سککل، که دختر مالک مدرسه کاتولیک است، در آنجا کار می کند و تحصیل می کند، عاشقانه دارد. همسر استراحتاش هرتا روسنی معلم ریاضی در همان مدرسه است. در روز یکشنبه بعد از ظهر، رزنسی و الیزابت در یک قایق در یک درخت زندگی می کنند و دختر به چاقویی نگاه می کند و یک مرد یک زن را شکار می کند. روسنی معتقد است که او بهانه ای برای اجتناب از او دارد و به او توجه نمی کند. صبح روز بعد، روسنی یاد می گیرد که یک نوجوان در بانک رودخانه در باغچه قتل عام کرده و به محل کار رانده می شود. بازرس بارت پس از اینکه قربانی هیلدا در آنجا تحصیل کرد، به مدرسه می رود و به زودی روسنی به عنوان مظنون اصلی می شود، زیرا او از الیزابت محافظت می کند، که می تواند برای او عادلانه به او بدهد. هنگامی که یک دانش آموز دوم قتل می شود، الیزابت به یاد می آورد که قاتل جایی است که یک زن سیاه پوست توسط کشیشان کشته شده است. در حالی که پلیس مظنونین را بررسی می کند، الیزابت کشته می شود و Rosseni تصمیم می گیرد که تحقیق کند. او با هرتا کار می کند و نام اسرار Solange Beauregard را پیدا می کند. آنها به دنبال او هستند، اما چه چیزی ممکن است برای Solange اتفاق افتاده است؟