دکتر «منوچهر متین» که در زمان دانشجویی درگیر مسائل سیاسی بوده، اینک پس از شکست در زندگی سیاسی و خانوادگی، در تنهایی به سر میبرد.همسرش او را رها کرده و پسرش با بیماری دست به گریبان است. وی با یکی از شاگردانش به نام «افسانه» که نمونهی خوبی و ایثار است آشنا میشود و به او محبتی برادرانه پیدا میکند. اما دختر نامزدی دارد که این رابطه را درک نمیکند و با دکتر «متین» به ستیز میپردازد. دکتر «متین» که در وجود پرخاشگر نامزد «افسانه» جوانی خود را میبیند، سعی در راهنمایی و آگاه ساختن او میکند. اما حادثهای غیر منتظره پیش میآید که مسیر داستان را تغییر میدهد.