پنج اروپایی در آسیا. جاش و آدم، دوستان انگلستان، در تعطیلات هستند. جاش از پول بیرون می آید و شکایت میکند که آدم با رشته های کیف پول بازی می کند. Svenja، همچنین در تایلند، یک پرواز را از دست داده و یک نماینده مسافرتی که انگلیسی و توانایی کمک به آن محدود هستند را فرا می خواند. دوستی تلفنی توسعه می یابد که ممکن است منجر به بیشتر شود. در هند، لیام یک مرد ایرلندی است که به دنبال تجربیاتی است که او دود می کند و فکر می کند در مورد یک کودک که او در طول یک شب ایستاده است. ماریون در حالیکه می خواهد رشد کند، رقص و مدیتیشن را به یک زهره می دهد؛ او حدس زده است که رابطه او با دوست پسرش در آلمان، کاپوت است. آیا کسی خود کشف می کند؟