«تیمور» یکی از فئودالهای بزرگ است که از جانب یکی از روسای بانفوذ ساواک حمایت میشود. تیمور با تشکیل گروهی چماقدار، بر دهکده های تحت نفوذش احاطه دارد و با بهره جستن از دسترنج آنها زندگی مرفهی برای خود به وجود آورده است. تیمور با پرداخت وام ناچیزی به باغداران، محصولات آنها را پیشخرید کرده و با فروش چند برابر آنها به سرمایه خود میافزاید. «سید مصطفی» - فرزند یکی از باغداران – به این رویه اعتراض کرده و با توطئه ایادی تیمور به قتل میرسد و در همین ضمن «سید مرتضی» (برادر سید مصطفی) که در پایتخت با زندانیان سیاسی دیگر آزاد شده، وارد دهکده میشود و مخالفت خود را به کمک اهالی با تیمور به مرحله عمل درآورده و همزمان با انقلاب، دستگاه تیمور را برچیده و او و ایادیش را تحویل قانون میدهد.