«هاشم حاکمزاده» مأموریت دارد تا فیلمهای فرهنگی را در روستاهای دورافتاده نمایش بدهد. او در یکی از این سفرهایش، «رضا» پسرش را نیز با خود به همراه میبرد. «رضا» طی حوادثی که در این سفر برایش پیش میآید با جنبههای دیگری از زندگی، شخصیت پدر و ابزار کارش، یعنی سینما آشنا میشود...