در سال ۱۸۴۸، یک بانک تصمیم دارد یک ریل راه آهن سرتاسر مکزیک بکشد، از این رو شروع می کند به خریدن بانک های کوچک و زمین های کشاورزی بدهکاری که بر سر راه هستند. مامور بانک، ظالمی بنام «جکسون» است. دو زن تصمیم می گیرند جلوی این بی عدالتی را بگیرند، «ماریا» (پنلوپ کروز) دختر زمخت و بی سواد یک مزرعه دار، و «سارا» (سلما هایک)، دختر تحصیل کرده ی صاحب بانک . ماریا و سارا جهت فراهم کردن پول برای مردم بی خانه مان و گرفتن انتقام، شروع به سرقت از بانک ها می کنند. اما جکسون و افرادش نیز بیکار نمی نشینند و …