Pran و Gopal در یک محوطه در حومه هند مسافرت می کنند اما ماشین از بین می رود. در نزدیکی Satpur آنها در یک روستا می آیند و برای چند روز آنجا استراحت می کنند. در حالی که گپال با نئلا ملاقات می کند، در حالی که پرن با رزم ملاقات می کند، و زوج ها عاشق یکدیگر می شوند. گپال، که خود را نوعی کاسانووا می کند، بدون هیچ زحمتی از خروج نیل و خروج از خانه با دیگر زنان است، در حالی که پرن نمیتواند رشما را از ذهنش خارج کند. دو ترک، وعده بازگشت به فصل فصل موسمی است. در حالی که در شهر Pran قادر نیست که ذهن خود را در مورد بازگشت به راما برپا کند، و گپال شرکت دو دختر رقص لیلی و روبی را ترجیح می دهد، بدون آن که متوجه شود که رشما به زودی با Bholu ازدواج می کند، در حالی که نئلا، در آستانه از کشتن خودش، مشتاقانه منتظر بازگشت گپال است. سازمان دیده بان چه اتفاقی می افتد زمانی که بولو شهر را رشما می گیرد.