"شهمیر" حسابدار یک شرکت معتبر است. وی به دروغ متهم به سرقت میشود ولی پیش از اینکه گرفتار شود میگریزد و سپس در درگیری با رئیس حسابداری_ که در واقع متهم اصلی است_ او را به قتل میرساند. او سالها زندانی میشود و پس از آزادی یکبار دیگر در جریان توطئه تازهای قرار میگیرد و اینبار با همراهی برادر همسرش که افسر پلیس است در برطرف کردن مشکلش برمیآید و سرانجام دسیسهگر را مییابد و اگرچه او را گرفتار قانون میسازد ولی خودش نیز به قتل میرسد.