"جعفر" جوان روستایی شب عروسیاش به رقاصهای به نام "شهین" دل میبندد و پس از چندی همسر جوانش را رها میکند و در جستجوی شهین به شخر میرود. و هنگامی که شهین را مییابد پی میبرد که او زنی بدکاره است، بهمین جهت از او دست میکشد، در این بین همسر جعفر که در جستجوی شوهرش به شهر آمده است در دام جوانی به نام "تیمور" به ورطه گمراهی کشیده میشود و بهای هوس همسرش را با بدنامی خود میدهد.