داستان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی اتفاق میافتد. «جمعه» پسرکی دوازده ساله است که در یکی از واحههای کویر مرکزی زندگی میکند. یک روز دایی او که سالهاست به شهر مهاجرت کرده به واحه بازمیگردد و برای «جمعه» سوغات عجیبی میآورد: صدفی که وقتی آن را در مقابل گوش میگیرند، صدای دریا از داخل آن شنیده میشود. پس از چند روز صدف در حادثهای میشکند و «جمعه» از این بابت سخت اندوهگین میشود. دایی قول میدهد «جمعه» را با خود به دریا ببرد. «جمعه» که میپندارد مادرش مانع شده، از خانه میگریزد و به دنبال دایی میرود و پس از طی مشکلات و موانع بسیار سرانجام دایی را پیدا میکند ولی...