مراکش. تفنگی شکاری به کشاورز فقیری هدیه می شود و او نیز آن را به یکی از پسرانش می دهد تا با شلیک گلوله حیوانات وحشی را از گله ی بزش دور نگه دارد. اما پسر بازیگوشانه گلوله ای به طرف یک اتوبوس عبوری شلیک می کند که «سوان» (بلانشت) توریست امریکایی را زخمی می کند. به این ترتیب مسیر زندگی پسر مراکشی، «سوزان» و همسرش، «ریچارد» (پیت)، پرستار مکزیکی (براسا) که در امریکا مراقبت از فرزندان «سوزان» و «ریچارد» را به عهده گرفته و پدر و دختری (کیکوچی) ژاپنی با یک دیگر تلاقی می کند...