جنگ داخلى امريكا. « جانى گرى » ( كيتن ) در زندگى اش دو عشق دارد: يكى لوكوموتيوى به نام « جنرال » و ديگراى دخترى به نام « آنابل لى » ( مك ). نيروهاى نفوذى شمالى « جنرال » را مى دزدند و در حالى كه « آنابل لى » در يكى از واگنهايش به جا مانده، آن را به طرف مناطق خودى مى برند. « جانى » يك تنه به تعقيب لوكوموتيوش مى رود تا « جنرال » و « آنابل لى » را نجات دهد.