همسر "قدم" مورد تجاوز قرار میگیرد و به قتل میرسد.قدم کنار جسد همسرش کمربندی را مییابد.این کمربند را به خوبی میشناسد چون خود آن را به هاشم داده است.قدم به سراغ هاشم میآورد اما هاشم میگوید که آن را به پسرش داده است.پسر هام وسیلهی قدم و برادر همسرش گرفتار میگردد.اما به خواهش هاشم بخشیده میشود.هاشم این را باور ندارد و برای راحتی خیال به آنها حمله میکند و طی درگیری کشته میشود.