مرد معتادی به نام «محمد کریمی» با همکاری «احمد سلجوقی» قمارباز حرفهای، دست به قتل سه نفر رانندهی کامیونهای حامل تیرآهن میزنند و با فروش 75 تن آهنآلات مسروقه به دلمشغولی های خود میپردازند. اما چهارمین شکار آنها «اسدالله آذر» به طور معجزهآسایی زنده میماند و هم او سرنخهایی به پلیس و بازپرس ویژه قتل میدهد. قاتلین در نتیجهی زیرکی و شجاعت یکی از افسران شعبهی یکم آگاهی شناخته و دستگیر میشوند. آنها پس از چندبار محاکمه در شعب 145 و 146 دادگاههای کیفری یک تهران، سرانجام به اعدام محکوم میشوند و حکم صادره در نهم آذر سال 68 به اجرا گذاشته میشود. بخشی از مراسم اعدام در صحنهی پایانی فیلم به صورت مسنتد نشان داده میشود.