"ایوب" چون معتقدات خاصی دارد برای اینکه در محله بدنام نشود به منظور قطع رابطهی برادرش "طاهر" با یک خوانندهی کاباره به نام "شهین" او را راهی اهواز میکند.اما خود با خواهر دوقلوی شهین به نام "مریم" طی حادثهای آشنا میشود.مریم گذشتهی خود را به یاد نمیاورد و پس از مدتی به ازدواج ایوب درمیآید و وقتی طاهر از اهواز برمیگردد به گمان اینکه برادرش برای نزدیک شدن به معشوقهاش او را فریب داده، مقابلش میایستد، اما مریم در ماجرایی مشاعر خود را بازمییابد و واقعیت آشکار میشود