پادشاه لیر، پیر و خسته، پادشاهی خود را در میان دخترانش تقسیم می کند، اهمیت زیادی برای اعتراضاتش نسبت به او دارد. هنگامی که Cordelia، جوان ترین و صادقانه ترین، از مردی که در عوض آرزوی ازدواج است، پرهیز می کند، او را از بین می برد و برای دختران باقیمانده خود حمایت می کند. اما Goneril و Regan برای او عاشق نیستند و در عوض قصد دارند تمام قدرت خود را از او بگیرند. در یک موازی، گلوستر، وکلای وفادار Lear، پس از گفتن دروغ درباره پسر او، ادگار، از پسران غیرمسلح ادموند حمایت می کند. جنون و تراژدی هر دو پدران ستاره دار به وقوع می پیوندند.