از زمان بسیار قدیم، مردمی آرام و بی نظیری از مالاوا، یک شهر کوچک لهستانی در نزدیکی مرز روسیه امپراتوری، در اسب دزدی، تجارت اسب و قاچاق اسب زندگی می کردند. زندگی به طور ناگهانی تغییر می کند زمانی که یک پادگان روسی که تحت فرمان کاپیتان استلوف قرار دارد، شهر را اشغال می کند و به نام اهل قلم، تمام اسب های جنگ روسیه و ژاپن را به عهده دارد. کفی هیچکدام از اسب ها را نمی تواند به سرقت برساند، بلکه می تواند با استواسا ازدواج کند و همه مردان جوان در روستا احتمالا در ارتش روسیه گنجانده شود. این وضعیت امور نمی تواند ادامه یابد و زویل همه چیز را به عهده خواهد گرفت.