"کریم" با کمک یکی از اقوامش دختری به نام "نسرین" را با برادرش "ابی" آشنا میکند به این امید که ابی با این دختر ازدواج کند و به زندگیش سروسامانی بدهد. در این میان مردی به نام "عباس" که قصد سوءاستفاده از نسرین را دارد هویت واقعی نسرین را که زمانی از کریم صاحب فرزندی شده است برای ابی آشکار میکند. پس از مدتی طی حادثهای ابی بدست عباس کشته میشود و کریم که از دسیسه های عباس آگاهی یافته است، با استفاده از موقعیت جدیدی که پیش آمده است با نسرین ازدواج میکند.