«سارا» دخترکی مهربان و خوشچهره، که در جستجوی پنبههای خود، به غاری میرسد که در آن پیرزنی به نام «ماهبیبی» نخریسی میکند. او که زمانی همسر پادشاه بوده و خود کاخ را ترک کرده، به «سارا» راه چشمهی حقیقت را مینمایاند تا بتواند «ماهپیشونی» شود و چنین میشود. اما در بازگشت، نامادریاش، «ننه ثریا» از حسادت او را زندانی میکند و این زمانی است که شاهزادهای در جستجوی همسر، کوی به کوی و خانه به خانه را زیر نظر گرفته است. «ننه ثریا»، دختر بدطینتش را نزد «ماهبیبی» میفرستد، اما او به دختری زشت مبدل میشود. با همهی تحرکات «ننه ثریا» و موانعی که ایجاد میکند معهذا این «سارا» است که به همسری شاهزاده درمیآید.