"مرد" پس از مدتها که از زندان آزاد شده است، در مسیر حادثهای حاضر میشود برای حفظ آبروی دختری که صاحب فرزند نامشروعی از برادرزادهاش شده، ظاهراٌ با او ازدواج کند پس از چندی هردو حس میکنند که مایل نیستند هرگز پدر کودک پیدایش شود. اما او بازمیگردد. طی حادثهای دختر و شوهرش کشته میشوند و مرد قبول میکند که کودک آنها را به فرزندی بپذیرد.