"محمود" که علاقه زیادی به فیلمسازی داد، فیلمنامهای به نام "کژدم" نوشته است که سرگذشت جوانی است که با همکاری دوست و نامزدش به یک جواهر فروش دستبرد زده و سپس برای اینکه جواهرات را به تنهایی تصاحب کند آنها را به تله کابین میبرد و در آنجا مخفی میکند. اما روزی که برای برداشتن جواهرات میرود خود را گرفتار میبیند، لذا خودکشی میکند. محمود وقتی که از تلاش خود برای ساختن فیلمنامهاش نتیجهای نمیگیرد، متدرجاٌ تحت تاثیر شخصیت فیلمنامهاش با همکاری دوستش حسن اکشن کار ( بازیگر سیاهی لشگر فیلمها) و نامزدش، سعی میکند ماجرای فیلمنامهاش را که موفق به ساختن فیلم از روی آن نشده، در عالم واقع به مرحله عمل درآورد. اما پایان واقعه، با فیلمنامه متفاوت است.