از میان دو دوست و همدورهی تحصیلی، یکی عازم خارج میشود تا تحصیلاتش را ادامه دهد اما فردی بیکاره میشود و با دومی با کوشش فراوان موفقیت زیادی به دست میآورد و با دختری آشنا شده و با او ازدواج میکند.دوست فرنگ رفته در بازگشت با وسوسههایش سعی میکند همسر دوست خود را فریب دهد.مبارزهای میان آندو درگیری میشود و در پایان وقتی فریبکار به خود میآید که دیگر دیر شده است. دکتر "چانگ لو"، دانشمند چینی، تاسیسات مخرب وشیطانی را پدید آورده است و سازمان مخفی اطلاعاتی، این را دریافته و یکی از ماموران زبدهاش را که به "بازو طلایی" شهرت دارد، مسئول پیگیری امر میکند.بازو طلایی پس از کشف حقیقت، شجاعانه نقشههای شیطانی دکتر چانگ لو را تقش برآب میکند.