دو برادر بر اساس وصیت پدرشان فقط وقتی میتوانند از ارث بهره برند که دو فرزند آنها با یکدیگر ازدواج کنند..آن دو کوشش خود را به کار میبرند اما پسرعمو و دخترعمو هر کدام به گمان اینکه دیگری به قصد تصاحب ثروت راضی به ازدواج با او شده است از این کار سرباز میزنند.پس از ماجراهایی سرانجام دخترعمو و پسرعمو پی میبرند که واقعاٌ شیفتهی هم هستند.آنها حاضر به ازدواج باهم شده و بدین ترتیب پدران خود را نیز به ارث پدربزرگ میرسانند.