کارگردان برای ساختن فیلم خود مترصد کشف چهرهای جدید است و برای همین منظور به مراکز آموزش بازیگری مراجعه میکند. او در این جستجو با دختری به نام «ماندانا» برخورد میکند و او را برای ایفای نقش مورد نظر مناسب تشخیص میدهد. «ماندانا» در آزمایش موفق میشود. کارگردان از او میخواهد تا موافقت کتبی پدرش را برای انعقاد قرارداد ارائه دهد. پدر که نویسندهای روشنفکر و هنردوست است، برخلاف انتظار «ماندانا» با بازیگری دخترش موافقت نمیکند و این کار را در شأن خانوادهی خود نمیداند. کارگردان چون دلیل مخالفت پدر را نوعی توهین به خود و هنرمندان سینما میداند، مصمم میشود تا به هر طریق موافقت پدر «ماندانا» را جلب کند.