همه دلخوشی معلم این است که با بچههای مدرسه باغچهای درست کند. او با کوچههای آرام و آفتاب سوختهی کویری خو گرفته است ولی خاطرات گذشته و زادگاهش با اوست، جایی که میتوانست در ایوان خانه بنشیند و به صدای پرندگان در جنگل گوش دهد. یک شب باد وحشی و بیرحم به یکباره آرامش او را به هم میریزد و علاقه به پوشاندن همه زمینهای خشک و؟؟؟ خورده بیابان با گل و گیاه و تماشای کودکان شاد به هنگام باز؟؟؟ دشتی سبز و خرم همه وجود او را پر میکند.