در یک گورستان دورافتاده دستهای زنجیر شدهی یک دزد فراری به وسیلهی کودکی خردسال گشوده میشود.آنها هریک به راه خود میروند اما پس از گذشت سالها باز هم مقابل یکدیگر قرار میگیرند.حالا دزد فراری مرد متنفذ و کودک خردسال یک وکیل مدافع مبرز و مشهور است و مهم تر از همه اینکه دختر مورد علاقهی وکیل فرزند دزد فراری است.