حمیدالله، مجاهد افغانی طی عملیاتی در خاک افغانستان بشدت مجروح می شود. او که ضمناً مسلول نیز است جهت معالجه به ایران فرستاده می شود. حمیدالله که ضمناً پسری 12 ساله دارد او را به مادرش سپرده و راهی تهران می گردد. در غیاب حمیدالله، زن و فرزند او توسط عوامل دولتی و روسها به شهادت می رسند. حمیدالله که با یاد همسر و تنها فرزند خود در غربت به زندگی ادامه می دهد از شهادت آنها خبر ندارد. حمیدالله سوغاتی زیادی برای پسرش خریده است تا پس از بازگشت او را خوشحال نماید. ولی سرانجام با شنیدن خبر شهادت آنها، خود نیز دارفانی را وداع می گوید. فیلم به بررسی اجمالی زندگی مجاهدین افغانی در سنگر و در هجرت می پردازد.