تعطیلی دانشگاهها قبل از شروع جنگ تحمیلی باعث پراکنده شدن تعدادی از دانشجویان میشود. در این میان ناهید و رسول که قصد ازدواج باهم را دارند با شروع جنگ از هم جدا میشوند. رسول برای دفاع از وطن عازم زادگاهش خرمشهر میشود و ناهید برای یافتن او موانع زیادی را پشت سر میگذارد، اما رسیدن دوبارهی این دو به یکدیگر سرآغاز ماجراهایی تازه است...