درباره راهزنی است که بر اساس اتفاقی که در شهر یزد برایش می افتد ، پای چوبه دار ، خواهشی را که دیدار مادرش در آخرین دقایق بوده است ، مطرح می کند. جوانمردی برای اینکه راهزن به خواسته اش برسد وساطت می کند و این اقدام باعث می شود راهزن دچار تحول شود و به سمت عیاری بیاید. مهیار یا همان راهزن از مهارت و ذکاوت خوبی برخوردار است و به مرور با مشکلاتی که در شهر اصفهان برای مردم و داروغه و … اتفاق می افتد ، درگیر می شود و هر بار درگیر داستان جدیدی می شود ....