زونی (کاجول)، دختری کشمیری که از کودکی بینایی اش را از دست داده، با مردی به نام «ریحان» (عامرخان) ازدواج می کند. «ریحان» راهی برای درمان «زونی» می یابد اما وقتی پس از عمل، «زونی» چشم هایش را باز می کند، ساعتی از کشته شدن «ریحان» در یک عملیات تروریستی گذشته است و …