«علی برهان» کارگردان سینما است. او به تازگی، پس از اتمام تحصیلاتش به کشور بازگشته است و قصد دارد از روی پاورقی «عروس کاغذی» نوشتهی یکی از دوستانش به نام «جهانگیر الفت» فیلمی بسازد. «الفت» مایل به این کار نیست، اما با وساطت همسرش «خاطره» راضی میشود. «برهان» پس از آزمایشهای متعدد بازیگری نمیتواند بازیگر مورد نظرش را پیدا کند و سرانجام تشخیص میدهد که «خاطره» بهترین فرد برای بازی در این فیلم است. «خاطره» نیز پیشنهاد بازی در این فیلم را میپذیرد و شغل خود را که آموزگاری است، رها میکند و...